مرور مهمترین خرابکاریهای طالبان در چند دهه گذشته
طالبان کیستند و چه سابقهای دارند؟
- افزودن به علاقهمندیها
- اشتراکگذاری
- 5 پسندیدن
بورسان : «۸۵درصد افغانستان دست ماست و اگر اراده کنیم در جریان دو هفته همه افغانستان را زیرسلطه خود درآوریم.» این جمله هولناک شیخ شهابالدین دلاور، عضو هیأت مذاکرهکننده صلح گروه طالبان که واکنش دولت مرکزی افغانستان را به همراه داشت، نشان میدهد که قصد این گروه، تسلط دوباره بر افغانستان در سودای گذشتهای نهچندان دور است.
طالبان چه کسانی هستند؟
طالبان، گروهی مسلح است که در دوره جنگ داخلی افغانستان ظهور کرد و طی 25 سال گذشته به یکی از تأثیرگذارترین بازیگران سیاسی در این کشور تبدیل شد.
نکته عجیب آنکه در تحلیل این گروه، آن را به رنگینکمانی نسبت به دهند که طیف گستردهای از گروههای تندرو را در برمیگیرد. عزیز آریانفر، کارشناس افغان در یک همایشس با مضمون بررسی ماهیت این گروه در آلمان گفته بود: «آن چه مربوط به طالبان میگردد، همه سخنرانان و اشتراککنندگان در یک نکته، دید مشترک داشتند که طالبان یک پدیده پیچیده است و یک گروه خاص و مشخص نمیباشد. در واقع، طالبان رنگین کمانی از گروههای متعددی است که از باندهای وابسته به تندروان عرب گرفته تا طالبان پاکستانی و چچنی و ازبیکستانی و اویغور و پاکستانی و افغانی را در بر میگیرد. در کل، نمایندگان 43 تبار گوناگون در بافتار طالبان حضور دارند.»

طالبان چگونه ایجاد شد؟
به دنبال خروج نظامیان اتحاد جماهیر شوروی پس از 10 سال اشغال از افغانستان در سال 1989 که همراه با شکستی بزرگ برای ارتش سرخ رقم خورد، مردم افغانستان پیروزی بزرگی در برابر شوروی به دست آوردند، اما این کشور با سقوط دولت کمونیستی در سال 1992 به دلیل عدم کفایت و طمعکاری رهبران جهادی وارد جنگهای داخلی و دوره طولانی بیثباتی شد که سرآغازی شد بر ظهور طالبان در این کشور.
در این شرایط آشفته و با استمرار درگیریهای شدید بین گروههای مجاهدین در شهرها و ولایات مختلف، گروهی متشکل از طلبهها در مدارس دینی پاکستان به نام "تحریک اسلامی طالبان" به رهبری ملا محمد عمر مجاهد در سپتامبر 1994 میلادی با هدف "مقابله با شر و فساد و ایجاد یک نظام اسلامی مبتنی بر فقه حنفی" در افغانستان از مرز سپینبولدک ولایت قندهار در جنوب کشور ظهور کرده و به سرعت نفوذ خود را گسترش دادند.
ملا محمد عمر مجاهد فرزند مولوی غلام نبی، با اشغال افغانستان از سوی ارتش شوروی سابق در سال 1979 با هدف جهاد مسلحانه در صف "حرکت انقلاب اسلامی" به رهبری مولوی محمد نبی محمدی در ولایتهای ارزگان و قندهار فعالیت کرده بود، هنگام جنگ بر ضد نیروهای شوروی سابق و ارتش وقت افغانستان زخمی شده و بینایی چشم راست خود را از دست داد.

ملا محمد عمر پس از سرنگونی حاکمیت کمونیستی در افغانستان در پایان سال 1992 یک مدرسه دینی در شهرستان میوند ولایت قندهار گشوده و خواستار ایجاد نظمی بر اساس "اصول اسلامی" در کشور بود. بحران اقتصادی، گسترش بیثباتی و ناامنی، اقدامات خودسرانه جناحهای مسلح در نقاط مختلف این کشور زمینه را برای گروه طالبان مساعد کرد تا ملا عمر نیز با مشارکت دانشآموزان مدارس جنوب افغانستان که از جنگ خسته، ناامید و بیشتر آنها در طول جنگ داخلی آواره شده بودند، علیه گروههای جهادی متخاصم وارد جنگ شوند. شمار اعضای طالبان پس از حدود یک ماه به 15 هزار نفر رسید.
براساس گزارشی تحقیقی به قلم خلیل سلحشور، طالبان در 3 اکتبر 1994 در یک حمله غافلگیرانه مرکز ولایت قندهار را تصرف کرده و تا سال 1995 موفق شدند ولایت استراتژیک هرات در مرز ایران و ترکمنستان را تسخیر کنند. همچنین این گروه در آغاز سال 1995 توانست 12 ولایت افغانستان را تحت کنترل خود درآورده و کابل را محاصره کند.

این گروه به سرعت استانهای جنوبی و غربی افغانستان را اشغال و سپس امنیت این مناطق را تأمین کرد. جنگ، ناامنی و نقض حقوقبشر توسط گروههای مختلف در افغانستان، باعث شد تا طالبان ابتدا بهعنوان جنبشی نجاتبخش نزد مردم این کشور جلوه کند. نبرد آنها با جنگجویان حزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمتیار باعث شد تا برهانالدین ربانی، رئیسجمهور اسبق افغانستان که با این حزب اختلاف و درگیری داشت، طالبان را «فرشته صلح» بخواند. وی به گروههای مختلف جمعیت اسلامی افغانستان دستور داد به مقابله با طالبان نپردازند.
شامگاه روز جمعه 27 سپتامبر 1996 طالبان وارد کابل شده و با برافراشتن پرچم سفید "امارت اسلامی" بر برج کاخ ریاست جمهوری افغانستان قدرت را در دست گرفته و کنترل تمامی بخشهای پایتخت را به دست گرفتند. بیش از 90 درصد خاک افغانستان در تسلط این گروه بود.
اعضای طالبان بلافاصله پس از ورود به کابل سراغ نجیبالله، رئیسجمهور اسبق افغانستان که به دفتر سازمان ملل پناهنده شده بود، رفتند. آنها سپس وی و برادرش شاهپور احمدزی را در چهارراه آریانا به دار آویختند.
طالبان پس از ورود به کابل نام حکومت خود را "امارت اسلامی افغانستان" اعلام کرده و تمامی رسانههای تصویری و خصوصی را بستند و نام رادیو افغانستان را به "رادیوی شریعت" تبدیل کردند. این گروه همچنین استادیوم کابل را به میدان اعدام مردان و زنان تبدیل و زنان را در حضور هزاران مرد تیرباران کردند.

رژیم ایجاد شده توسط طالبان در افغانستان در سالهای 1996 تا 2001 تنها توسط پاکستان، عربستان سعودی و امارات متحده عربی در جهان به رسمیت شناخته شد. در این دوره، این گروه از اسامه بن لادن میلیاردر سعودی که برخی از جنگجویان خارجی را که در دهه 1980 علیه شوروی در افغانستان میجنگیدند، در یک "شبکه تروریستی بینالمللی" به نام "القاعده" سازماندهی کرد.
بن لادن هنگام برنامهریزی و هدایت اقدامات تروریستی بینالمللی القاعده از طالبان پشتیبانی مالی میکرد. شبهنظامیان وفادار به بنلادن در صف طالبان میجنگیدند و در حملات به غیرنظامیان شرکت میکردند. در دسامبر 2000، شورای امنیت سازمان ملل متحد تصمیم گرفت که رژیم طالبان را به این دلیل که مناطق تحت کنترل خود را در افغانستان برای آموزش تروریستهای بینالمللی استفاده میکند و بن لادن، رهبر القاعده را پناه میدهد، مجازات کند.
به این ترتیب این گروه تندرو تا پنج سال بر افغانستان حکمرانی کرد تا اینکه یک خطای بزرگ از جانب این گروه، فاتحه آنها را تا مدتی خواند.
رهبران طالبان چه کسانی هستند
ملا محمد عمر
بنیانگذار و اولین رهبر طالبان چه در دوران زمامداری این گروه و چه در دوران پس از اشغال افغانستان از سوی آمریکا و متحدانش چهرهای مرموز بود. تعداد عکسهای منتشرشده از او انگشت شمار است. ملا محمد عمر پس از سرنگونی طالبان به زندگی مخفیانه روی آورد و در سال ۲۰۱۳ درگذشت.
خبر مرگ او تا دو سال از سوی طالبان مخفی ماند. درنهایت مقامات افغانستان در سال ۲۰۱۵ خبر مرگ او را اعلام کردند و گروه طالبان نیز این امر را تائید کرد.
اختر محمد منصور
اختر محمد منصور پس از اعلام خبر مرگ ملا محمد عمر به عنوان رهبر عالی طالبان انتخاب شد. او کمتر از یک سال بعد در ماه مه سال ۲۰۱۶ میلادی در حمله پهپادی آمریکا کشته شد.
گروه طالبان پس از آن ملا هبتالله آخوندزاده را به عنوان رهبر خود معرفی کرد. در ادامه کارنامه و سرگذشت شماری از رهبران کنونی طالبان از جمله ملا هبتالله آخوندزاده بررسی شده است.
ملا هبتالله آخوندزاده
ملا هبتالله آخوندزاده اکنون در میان سران طالبان در امور مذهبی، سیاسی و نظامی حرف آخر را میزند. با این حال گفته میشود که حوزه اصلی نفوذ او امور مذهبی است و اکثر فتواهای طالبان از سوی وی صادر میشود.
ملا هبتالله آخوندزاده بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۶ میلادی واعظ و مدرس یکی از مساجد شهر کوچلاک در ایالت بلوچستان پاکستان و در نزدیکی مرز افغانستان بود.
او به دنبال کشته شدن اختر محمد منصور در حمله پهپادی آمریکا بهطور ناگهانی در ماه مه سال ۲۰۱۶ به زندگی مخفیانه روی آورد.
وی هم اکنون حدودا ۶۰ ساله است و محل اقامت کنونی وی مشخص نیست.
ملا محمد یعقوب
ملا محمد یعقوب پسر ارشد ملا محمد عمر است و تاکنون چند بار گزینه رهبری طالبان بوده است. ملا محمد یعقوب در جلسه انتخاب جانشین اختر محمد منصور با اشاره به جوانی و کمتجربگی خود حاضر به پذیرش رهبری طالبان نشد و نام ملا هبتالله آخوندزاده را به عنوان رهبر آینده مطرح کرد.
گفته میشود که ملا محمد یعقوب مسئول نظارت بر عملیات نظامی گروه طالبان است. او پس از کشته شدن اختر محمد منصور به همراه سراجالدین حقانی به عنوان یکی از دو معاون ملا هبتالله آخوندزاده معرفی شد.
بنا به برخی گزارشها ملا محمد یعقوب سه ماه پیش به دنبال ابتلای ملا هبتالله آخوندزاده به بیماری همهگیر «کووید ۱۹» به طور موقت رهبری طالبان را برعهده گرفت.
سراجالدین حقانی
سراجالدین حقانی فرزند جلالالدین حقانی از فرماندهان ارشد مجاهدین افغانستان و رهبر شبکه حقانی است. از شبکه حقانی به عنوان مسئول شماری از حملات انتحاری در افغانستان و سازماندهنده منابع مالی و نظامی گروه طالبان یاد میشود.
سراجالدین حقانی به همراه ملا محمد یعقوب یکی از دو معاون ملا هبتالله آخوندزاده است. آمریکا برای دریافت اطلاعاتی که منجر به دستگیری سراجالدین حقانی شود جایزه ۱۰ میلیون دلاری تعیین کرده بود.
طبق برخی از گزارشها سراجالدین حقانی حدود سه ماه پیش به بیماری همهگیر «کووید ۱۹» مبتلا شده بود. تخمین زده میشود که سراجالدین حقانی ۴۵ تا ۵۵ ساله باشد.
ملا عبدالغنی برادر
ملا عبدالغنی برادر در جریان مذاکرات آمریکا با گروه طالبان در دوحه، چهره اصلی این گروه بود. او از جمله بنیانگذاران طالبان و رئیس دفتر سیاسی این گروه است.
گفته میشود که ملا عبدالغنی برادر یکی از فرماندهان مورد اعتماد ملا محمد عمر بود. او در سال ۲۰۱۰ میلادی در شهر کراچی پاکستان بازداشت شد.
طالبان در سال ۲۰۱۸ آزادی او از سوی پاکستان را تائید کرد. زلمی خلیل زاد، نماینده آمریکا در امور افغانستان ادعا کرد که آزادی ملا عبدالغنی برادر به درخواست واشنگتن صورت گرفته است.
ملا عبدالغنی برادر در فوریه سال ۲۰۲۰ به نمایندگی از طالبان توافق این گروه با آمریکا را امضا کرد.
شیرمحمد عباس استانکزی
شیرمحمد عباس استانکزی در اولین دوره حکومت طالبان به معاونت وزارت رسیده بود. او اکنون ریاست دفتر سیاسی طالبان در دوحه را برعهده دارد.
وی همچنین از اعضای ارشد هیات مذاکره کننده طالبان با دولت پیشین افغانستان بود.
شیرمحمد عباس استانکزی همچنین سرپرست هیاتی از گروه طالبان را که به ایران سفر کرد برعهده داشت.
وی که نزدیک به ۶۰ سال دارد به زبان انگلیسی مسلط است؛ امری که احتمال فعالیت او به عنوان وزیر خارجه حکومت طالبان یا سمتی مشابه آن را تقویت میکند.
عبدالحکیم حقانی
عبدالحکیم حقانی ریاست هیات مذاکره کننده طالبان با دولت افغانستان را برعهده داشت. از او به عنوان معتمد نزدیک ملا هبتالله آخوندزاده یاد میشود.
عبدالحکیم حقانی سابقه دوستی با ملا محمد عمر را نیز دارد و از بنیانگذاران طالبان بوده است.
مهمترین خرابکاریهای طالبان
حملات ۱۱ سپتامبر
حملات ۱۱ سپتامبر، سلسلهای از حملات انتحاری در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ توسط گروه تروریستی القاعده در خاک ایالات متحده آمریکا بود که نزدیک به سه هزار کشته به جای گذاشت. در این حادثه ۱۹ تن از عناصر القاعده، چهار هواپیمای تجاری-مسافربری را ربودند.. هواپیماربایان دو هواپیما را در فاصلههای زمانی گوناگون به برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی در نیویورک کوبیدند. در نتیجه این دو برخورد، همه مسافران به همراه عده بسیاری در ساختمانها کشته شدند. هر دو ساختمان، پس از دو ساعت بهطور کامل ویران شدند و خسارت فراوانی به ساختمانهای پیرامون زدند. گروه هواپیماربایان هواپیمای سوم را به پنتاگون، واقع در ارلینگتون در ویرجینیا زدند. هواپیمای چهارم در محلی نزدیک شنکسویل، در ایالت پنسیلوانیا سرنگون شد. این در حالی بود که شماری از مسافران و خدمه پرواز پیش از سرنگونی هواپیما، تلاش کردهبودند تا کنترل هواپیما را که هواپیماربایان آن را به سمت واشینگتن، دی.سی. هدایت میکردند، به دست بگیرند. هیچیک از مسافران این پرواز و سه پرواز دیگر زنده نماندند.
به دنبال حملات تروریستی القاعده به برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی در نیویورک در 11 سپتامبر 2001، ایالات متحده آمریکا عملیات اشغال در افغانستان را که "عملیات آزادی پایدار" نامید در 7 اکتبر 2001 آغاز کرد. هواداران افغان زیر چتر ائتلاف تحت رهبری آمریکا و "اتحاد شمال" یکی پس از دیگری ولایات بزرگ را تصرف کردند.
طالبان در 13 نوامبر از پایتخت کابل و از قندهار که قلعه آنها در اوایل ظهورش محسوب میشد، عقبنشینی و با حملات هوایی ائتلاف به رهبری آمریکا سرنگون شد.

تخریب مجسمههای بودا
طالبان در یازده مارس/مارچ سال ۲۰۰۱ دو مجسمه بزرگ بودا را در ولایت بامیان افغانستان منفجر کردند. صلصال با ارتفاع ۵۳ متر و شهمامه با ارتفاع ۳۵ متر، در میان سالهای ۳۰۰ تا ۷۰۰ میلادی با سبک ویژه و با تراشیدن کوه ساخته شده بودند. این دو مجسمه به فتوای ملا محمد عمر، رهبر وقت این گروه با جاسازی دینامیت منفجر و به سنگریزه تبدیل شدند.
با صدور فرمان تخریب مجسمههای بودا این خبر مثل "بمب اتم" در سراسر جهان صدا کرد. سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو)، کشورجاپان/ژاپن، سریلانکا، قطر و سایر کشورها تلاشهای زیادی کردند تا تندیس های بوداهای بامیان تخریب نشود ولی طالبان کوتاه نیامدند و دست از تخریب مجسمهها برنداشتند.
ملاعمر با اشاره به روز قیامت و آیتی از قرآن: "إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا" (آنگاه که زمین به لرزش [شدید] خود لرزانیده شود) گفته بود که اگر این کار را نکند "باز در روز قیامت مورد پرسش قرار خواهیم گرفت."

تخریب ممتد پلهای حیاتی
بمبگذاریها در جادهها، کمین و حملات چریکی در مناطق روستایی و همچنین انفجارهای انتحاری در شهرها از جمله اقدامات تکراری این گروه به شمار میرفت. طالبان بارها پلهای مهم و حیاتی این کشور را در مسیر شهرها و همچنین اتصال به کشورهای همسایه تخریب کرده است. تخریب یک پل حیاتی برای بازرگانی میان کشورهای افغانستان و تاجیکستان، تخریب یک پل بزرگ در قندهار، تخریب یک پل با هدف بستن راه موصلاتی کابل با ولایتهای جنوبی و ... تنها بخشی از خرابکاریهای این گروه محسوب میشود.

بمبگذاری در مدارس دخترانه
طالبان همواره درباره زنان نگاه سختگیرانهای داشت. تلاش طالبان برای عدم تحصیل دختران از یکسو و از سوی دیگر نگاه سلطهگرانهای که به هزارههای شیعه وجود دارد، سبب شد تا این گروه افراطی، حملات گستردهای را به مدارس دخترانه افغانستان انجام داد.
آخرین اتفاق، بمبگذاری داخل یک خودرو روز شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰، در غرب کابل و در نزدیکی مدرسه دخترانه سیدالشهدا بود که باعث کشته شده ۸۵ نفر شد که تعداد زیادی از آنها محصل بودند. کسی این حمله تروریستی را گردن نگرفت، اما بسیاری از تحلیلگران انگشت اتهام را به سوی طالبان نشانه گرفتند.


و این اتفاقات پشت سر هم موجب شد تا هر روز بر نگرانیهای افغانستانیها افزوده شود و با سلطه بیشتر طالبان بر این کشور، سایه ترس مداوم بر سر مردمان این کشور سنگینی کند.
در این رابطه بیشتر بخوانید: