تبدیل یارانه کالاها به یارانه نقدی موجب تورم میشود؟
- افزودن به علاقهمندیها
- اشتراکگذاری
- 4 پسندیدن
بورسان: فرض کنید سطح مشخصی از پول توسط بانک مرکزی در یک اقتصاد چاپ شده است. این اقتصاد فقط حاوی دوکالای گندم و جو است. در حالت اول دولت به تولیدکننده گندم یارانه میدهد تا قیمت آن را پایین بیاورد. در حالت دوم، دولت به تولیدکننده گندم کار ندارد و به جای آن همان مقدار یارانه را به صورت نقدی به مصرفکنندگان میدهد تا توانشان برای خرید گندمی که حالا قیمت بالاتری دارد افزایش یابد.
در هر دو حالت مقدار پول اقتصاد تغییری نکرده؛ اما در حالت اول، پس از این که خانوار مصرف کافی از گندم داشت، باقی پول را صرف خرید جو میکند. اما در حالت دوم، پول بیشتری را صرف خرید گندم میکند (چون قیمتش بالاتر است) و در نتیجه باقیمانده کمتری از پول را در اختیار خواهد داشت تا صرف خرید جو کند. پس در حالت دوم قیمت جو کمتر و قیمت گندم بیشتر خواهد شد. یعنی اگر بانک مرکزی پول موجود در اقتصاد را افزایش دهد، افزایش سطح کلی قیمتها در دو حالت میتواند مشابه باشد و این تبدیل یارانه تولیدکننده به یارانه مصرفکننده، نه تورم را، بلکه توزیع خرید از این دو کالا را دستخوش تغییر قرار دهد.
تمام پول و هر نوع حساب نقدشوندهای (قابل تبدیلشدن به پول) که در دسترس مردم است، نهایتاً برای تقاضاکردن کالاهای موجود در اقتصاد استفاده میشود. بنابراین اگر کل مقدار کالاهای موجود در اقتصاد تغییر نکند، دوبرابرشدن نقدینگی فقط میتواند به دوبرابرشدن قیمت کالاها منجر شود. پس آنچه که در اقتصاد باعث افزایش سطح عمومی قیمتها (تورم) میشود، افزایش نقدینگی (برابر با مجموع ارزش سپردههای دیداری و سپردههای بلندمدت و اندک پول نقد در دست مردم) است؛ بسیاری از پژوهشهای تجربی هم نشان دادهاند آن چیزی که در بلندمدت تورم را ایجاد میکند رشد نقدینگی است. این افزایش نقدینگی در اقتصاد ایران معمولاً از دو کانال اصلی ناترازی بودجه دولت و بحران صنعت بانکداری بوده است. نقدیکردن یارانههایی که پیشتر به طرق دیگر برای کالاها صرف میشده، به خودی خود نه باعث کسری بودجه میشود و نه اثر مشخصی روی نظام بانکی دارد. پس نفس یارانه نقدی (مستقیم) تورمزا نیست.
اما یارانه نقدی چگونه در گذشته تورم ایجاد کرده؟
کسری بودجه دولت موجب چاپ پول بانک مرکزی میشود و این پول مازاد در اقتصاد راهی جز ایجاد تورم ندارد. آنچه که هدفمندسازی یارانهها در دولت احمدینژاد را تورمزا کرد، تعیین بودجه برای یارانههای مستقیم به مقداری بیشتر از یارانههای پنهان و آشکاری بود که دولت از سوی دیگری حذف کرده بود. مشاهده یک همزمانی میان پرداخت یارانه نقدی و تورم بالا لزوماً به این معنا نیست که یارانه عّلت تورم بوده است. اگر دولت درآمد اضافهای برای این افزایش یارانه داشت و به هر طریقی از کسری بودجه جلوگیری میکرد، رشد قیمتها اتفاق نمیافتاد.
یارانه مستقیم دولت رئیسی تورمزا نخواهد بود؟
به هر صورت آنچه که در انتها مهم است، همترازی دخل و خرج دولت است. اگر نگران تورم هستیم، باید نگران رشد نقدینگی در سرچشمه باشیم. دستبهدستشدن پول از بخشی از اقتصاد به بخشی دیگر، نمیتواند تغییر قابل توجهی روی تورم بگذارد. در ساختاری که بانک مرکزی کاملاً تحت سلطه بودجه دولت، یعنی در هر صورت مأمور به تأمین کسری بودجه دولت است، باید به شدت نسبت به ناترازی درآمدها و مخارج دولت حساس بود. حال اگر این ناترازی به خاطر پرداخت یارانه نقدی بیشتر شود، مثلاً اگر دولت برای جلب حمایت موقتی مردم دست به پرداخت یارانه مستقیم بیشتر از سطح درآمدهای خود بزند، مسلماً کسری بودجه پدیدآمده عامل پرقدرتی برای تورم آینده خواهد شد.