سه سناریو برجامی از چشمانداز روابط اقتصادي ایران و چین
ایران برای چین، کره شمالی دوم میشود؟
- افزودن به علاقهمندیها
- اشتراکگذاری
- 3 پسندیدن
بورسان : تحریمهای ادامهدار علیه ایران، موقعیت ایران را در دیپلماسی اقتصادی با چین، مهمترین شریک تجاریاش، تضعیف کرده و در مقابل دست بالا برای چانهزنی را از آن اژدهای زرد کرده است.
نکته آن است که روابط ایران و چین، سالها بر محور «انرژی» و صادرات نفت بود و در سالهای تحریم این اهرم از ایران گرفته شد و در مقابل، آثار جدی تحریم، زیان مضاعفی را برای ایران به بار آورد.
اتاق ایران در پژوهشی به روابط ایران و چین ذیل دیپلماسی اقتصادی پرداخته و این موضوع را یادآور میشود که جایگاه ایران برای چین دیگر مانند قبل نیست و اگر ایران دوباره به برجام بازنگردد، احتمالا چین روابط دست پایینی که با کره شمالی دارد را برای ایران نیز تکرار خواهد کرد. در واقع چین تعامل گزینشی با کره شمالی را به تجارت با حاشیه اقتصاد خود محدود کرده است.
در این گزارش روابط اقتصادی ایران و چین با سه سناریوی برجامی سنجیده میشود که میتوان دریافت تنها راه حفظ قدرت چانهزنی ایران در برابر بزرگترین شریک تجاریاش، احیای برجام خواهد بود.

جایگاه متفاوت ایران و چین در دیپلماسی اقتصادی
ایران و چین در دو جایگاه متفاوت در دیپلماسی اقتصادی یکدیگر قرار گرفتهاند. تحریمهای تشدیدشونده و دوامدار در یک دهه اخیر باعث شده تا موقعیت ایران در دیپلماسی اقتصادی چین در غرب آسیا و در بازار جهانی انرژی بهصورت آشکار افت کند.
از طرف دیگر با تداوم روند قدرتیابی اقتصادی چین و کاهش آزادی عمل ایران در پیامد تحریمها، جایگاه چین در اقتصاد سیاسی ایران و دیپلماسی اقتصادی کشور به شکلی شگفتآور ارتقا یافته است. این کشور عملا به مهمترین بازیگر در اقتصاد سیاسی و بزرگترین شریک تجاری و فناورانه ایران بدل گشته است.
قدرت چانهزنی چین در روابط اقتصادی با ایران بهشدت افزایش یافت
شکلگیری و تداوم این دو روند باعث شده تا وضعیت نامتقارن در روابط اقتصادی چین و ایران که البته در روابط اقتصادی چین با طیف وسیعی از کشورها وجود دارد به شکلی نامتناسب تشدید شود، بهگونهای که قدرت چانهزنی چین در روابط اقتصادی با ایران بهشدت افزایش یابد.
زیان جایگزینی اهرم تحریم به جای انرژی در روابط ایران و چین
فراتر از عدم تقارن فزاینده، یکی دیگر از تأثیرات این دو روند متفاوت تغییر جایگاه کانونی انرژی در روابط ایران و چین در یک دهه اخیر بوده است. انرژی بهتدریج از اهرم چانهزنی ایران و کانون روابط اقتصادی دو کشور به حاشیه روابط رفته و بهنوعی به نقطهضعف ایران در این روابط بدل شده است. به دیگر سخن متغیر تحریم در یک دهه اخیر جایگزین متغیر انرژی در روابط دو کشور شده است. روشن است که جایگزینی تحریم بهجای انرژی در کانون روابط دو کشور یکسره به ضرر ایران بوده است.
در یک دهه اخیر تحریمهای تشدیدشونده علیه ایران مهمترین نقش را در تغییر موقعیت این کشور در دیپلماسی اقتصادی چین از یکسو و ارتقای موقعیت چین در دیپلماسی اقتصادی ایران از سوی دیگر ایفا کرده است. آینده روابط ایران و چین در حوزه اقتصادی نیز بهشدت از آینده توافق هستهای و تغییرات مثبت یا منفی در نظام تحریمی متأثر خواهد شد.
توافق هستهای چشمانداز روابط ایران و چین را تغییر میدهد
به دیگر سخن آینده توافق هستهای مهمترین متغیری است که میتواند چشمانداز روابط ایران و چین را تحت تأثیر قرار دهد. البته بر آمدن دولت جدید در ایران و اولویت آسیا در سیاست خارجی این دولت را چین فرصتی برای توسعه بیشتر روابط میداند، اما شرکتهای چینی همچنان منتظر تغییر در وضعیت تحریمها ماندهاند؛ بنابراین چشمانداز روابط دو کشور را میتوان بر مبنای سه سناریوی توافق هستهای ترسیم کرد.
۱. احیای توافق
در قالب سناریوی نخست، ایران و ایالات متحده با تغییرات تاکتیکی در متنی که برای احیای توافق تدوین شده بهسوی احیای آن در آینده نزدیک گام بر میدارند.
🔹 در صورت تحقق این سناریو چین بهعنوان شریک اول تجاری، اقتصادی و فناورانه ایران یکی از برندگان کلیدی خواهد بود.
🔹 شرکتهای چینی در ایران از گذشته حضور داشتهاند، زمینههای بیشتری برای بازگشت فراهم کردهاند.
🔹 دولت این کشور و سفارت چین در تهران بهشدت برای موفقیت این شرکتها در ایران تلاش میکند.
🔹 دولت چین در قیاس با رقبایی چون آلمان و ژاپن، روابط بسیار نزدیکتری با دولت ایران دارد. به دیگر سخن در شرایط جدید اهرم سیاسی شرکتهای چینی در ایران بسیار قویتر از همتایان غربی است.
🔹در صورت احیای برجام در آینده نزدیک، واردات نفت چین از ایران احتمالا بهسرعت به شرایط پیش از خروج ایالات متحده از توافق باز خواهد گشت و انرژی بار دیگر نقش کانونی خود در روابط دو کشور را ایفا خواهد کرد.
🔹شرکتهای چینی احتمالا با اولویت شرکتهای کوچک و متوسط و بهتدریج به بازار ایران باز خواهند گشت. به دیگر سخن، ورود پرشتاب و گسترده از نوعی که در فردای اجرای توافق هستهای در سال 2016 رخ داد احتمالا تکرار نخواهد شد.
🔹 پس از ورود شرکتهای کوچک و متوسط و ارزیابی شرایط، احتمالا چینیها گام بعدی را در واردکردن شرکتهای بزرگ به بازار ایران برخواهند داشت.
🔹 در این مرحله احیای قراردادهای پسابرجام احتمالا در دستور کار قرار خواهد گرفت. ایران و چین حدود 20 میلیارد دلار توافق سرمایهگذاری و تأمین مالی در دوره اجرای برجام امضا کردند که با خروج ایالات متحده از توافق تمامی این قراردادها معلق مانده است.
🔹 در این مرحله همکاری سیستم بانکی چین با ایران از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد شد و احتمالا به حل وفصل مسائل باقیمانده میان ایران و گروه ویژه اقدام مالی گره خواهد خورد. چین اخیرا اقدامات سختگیرانهتری برای ارتقای استانداردهای این کشور در مقابله با پولشویی و تأمین مالی تروریسم در دستور کار قرار داده است. احتمالا مادامی که مسائل باقیمانده میان ایران و گروه ویژه اقدام مالی حلوفصل نشود، سیستم بانکی چین روابط نرمالی با ایران نخواهد داشت.
🔹 نکته مهمی که در این صورت تحقق این سناریو باید به آن توجه داشت آنکه چینیها همواره از رفتار ایران در فردای احیای توافق هستهای در 2016 گلهمندند و امکان تکرار آن را دور از ذهن نمیدانند؛ بنابراین همواره این پرسش را مطرح میکنند که در صورت بازگشت شرکتهای چینی به ایران چه تضمینی برای عدم تکرار رفتارهای گذشته (از منظر آنان تبعیض علیه این شرکتها به سود شرکتهای غربی) وجود دارد؟ بهعلاوه برخی چینیها پا را فراتر گذاشته و معتقدند که باتوجه به ریسکهای محیط کسبوکار در ایران، دولت این کشور برای بازگشت شرکتهای چینی باید مشوقهای جدیدی را ارائه کند.
🔹 در سطحی کلانتر در صورت تحقق این سناریو چینیها احتمالا بهتدریج بهسوی اجرایی کردن بندهایی از سند مشارکت جامع راهبردی کشور پیش خواهند رفت. این سند در وضعیت کنونی نقشه راهی برای همکاریهای عمدتا اقتصادی دو کشور است و ازآنجاکه در ایران سنت سندنویسی در بروکراسی ملی بسیار ضعیف است، تقریبا تمام پروژههای اقتصادی کشور در این سند گنجانده شده است. به دیگر سخن، سند از انسجام درونی برخوردار نیست و بیشتر آرزوهای توسعه ایران در آن بیان شده است.
🔹اجراییشدن این سند برای هر دو طرف چالشزا خواهد بود. در صورت احیای برجام دو کشور نیاز به شکلدهی به کمیته مشترک برای تدوین برنامه عملیاتی اجرای سند دارند. ازآنجاکه چین در موقعیت برتری در تعامل اقتصادی با ایران قرار دارد احتمالا این کشور در پی اجرای این سند به دلخواه خود و بر مبنای منافع خویش برخواهد آمد. در شرایط کنونی این کشور اجرای این سند را در حوزه مبادلات فرهنگی آغاز کرده است و میکوشد ابعاد کمریسک و حاشیهای آن اجرایی شود. از همین رو تأسیس چنین کمیتهای با حضور نمایندگان بخش خصوصی برای عملیاتی شدن این سند در شرایط احیای برجام ضرورت و اهمیت دارد.
۲. شکاف انتظارات مذاکراتی و بنبست
در سناریوی دوم به دلیل شکاف میان انتظارات مذاکراتی طرفین در دور جدید مذاکرات، نوعی بنبست شکل میگیرد. این بنبست در شرایطی شکل میگیرد که توانمندیهای هستهای ایران پیوسته رو به افزایش است. افزایش توانمندیهای هستهای ایران به بیمعنایی فزاینده برجام منتهی میشود. در چنین شرایطی، بنبست مذاکرات شرایط را برای احیای تحریمهای اروپا، تشدید تحریمهای آمریکا و ارسال مجدد پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد فراهم خواهد آورد.
🔹در چنین شرایطی پیشبینی رفتار سیاسی چین دشوار است. احتمالا چین در وهله اول خواهد کوشید تا چنین سناریویی شکل نگیرد. این کشور ابزارهای فشار بر ایران و ایالات متحده را دارد. از طرفی در روابط با ایران اهرمهای مهمی را در دست دارد و از طرف دیگر در آژانس بینالمللی انرژی اتمی و در شورای امنیت سازمان ملل متحد میتواند مانع تحریمها چندجانبه علیه ایران شود.
🔹 درصورتیکه این سناریو محقق شود و برجام با نوعی فروپاشی مواجه شود، وضعیت موجود در روابط اقتصادی ایران و چین نیز احتمالا با فرودهایی تداوم خواهد یافت. به دیگر سخن در چنین شرایطی چین استراتژی کنونی خود را که "تعامل گزینشی"با اقتصاد ایران است ادامه خواهد داد، اما آن را بیشتر در قالب مدل کره شمالی پیگیری خواهد کرد. در روابط تجاری چین و کره شمالی با آنکه دو کشور همسایه و متحدند و وابستگی کره شمالی به چین بسیار بالاست، اما چین تعامل گزینشی با کره شمالی را به تجارت با حاشیه اقتصاد خود محدود کرده است.
🔹در قالب استراتژی تعامل گزینشی، چین به خرید حداقلی نفت از ایران تداوم خواهد بخشید، حمایت سیاسی از این کشور را درصورتیکه ایران بهعنوان مقصر فروپاشی برجام تلقی نشود ادامه خواهد داد، اما درصورتیکه تسلیحاتی شدن برنامه هستهای این کشور محرز شود یا پکن، نگران ابعاد تسلیحاتی برنامه هستهای ایران شود، احتمالا در اعمال فشار بر ایران مشارکت خواهد کرد، زیرا عدم اشاعه تسلیحات هستهای در خاورمیانه یکی از اصول کلیدی سیاست خارجی چین محسوب میشود.
🔹 در چنین وضعیتی سند همکاری راهبردی ایران و چین امکان اجرایی شدن نخواهد یافت، روابط دو کشور در حوزه تجارت محدود باقی خواهد ماند و چین خواهد کوشید در متن تنش فزاینده ایران و غرب قرار نگیرد.

۳. شکلدهی به توافقی جدید
سناریوی سوم معطوف به شکلدهی به توافقی جدید میان طرفین است. همواره گفته شده است که واقعیتهای میدانی نسبت به سال 2015 که توافق برجام امضا شد به شدت تغییر کردهاند. از طرف دیگر پایانبخش اعظم تعهدات هستهای ایران بهزودی فرامیرسد. مهمتر آنکه ایالات متحده باید در این بازه زمانی تمامی تحریمهای ایران را لغو کند. این وضعیت برای دولت بایدن چالشهای مهمی را ایجاد کرده است. در ایران نیز برخی محافل معتقدند دستاوردهای برجام اندک بوده و هزینههای بسیاری به کشور تحمیل کرده است. از این منظر ایران نیاز به توافقی جامعتر و مستحکمتر دارد.
مواضع چین تاکنون در راستای احیای توافق هستهای و نه شکلدهی به توافقی جدید بوده است. البته برخی محققین چینی احیای توافق هستهای و بلافاصله پس از آن آغاز مذاکرات برای گسترش این توافق را طرح کردهاند، اما دولت چین همواره از احیای توافق 2015 حمایت کرده است.
🔹 در صورت تحقق چنین سناریویی چین احتمالاً با آن موافقت یا مخالفت جدی نخواهد کرد. به دیگر سخن در کانون مذاکرات قرار نخواهد گرفت و همچون گذشته میکوشد در هماهنگی با روسیه عمل کند.
🔹 در حوزه دیپلماسی اقتصادی نیز به راهبرد تعامل گزینشی ادامه خواهد داد.