در گزارش هفتگی کیان بررسی شد
تکرار خاطره برجام برای بورس
- افزودن به علاقهمندیها
- اشتراکگذاری
- 1 پسندیدن
معاملات بورس تهران اصلا چنگی به دل نمیزند. برجام را دلیلی برای معاملات فعلی مطرح میکنند و نهتنها بورس تهران بلکه سایر بازارها را تحت تاثیر قرار داده است. دلار در یک ماه نزدیک به ۳ هزار تومان افت کرده است. فضای کنونی یادآور همان اتفاقات برجام سال ۹۴ است. رکودی معاملاتی شدید پاییز و در ادامه اتفاقاتی که برای بازار سهام در زمستان رخ داد. حالا سوال این است که در صورت احیای برجام آیا همان اتفاقات رخ خواهد داد. گزارش هفتگی گروه مالی کیان به این موضوع پرداخته است.
بورسان: این روزهای بازار، شاید حالت آشناپنداری (دژاوو) را برای فعالان بازار سرمایه تداعی کند. اوضاع کنونی بازار یادآور دوران پیش از توافق برجام است، روزهای کمرمق و قرمز بازار در پاییز و ابتدای زمستان سال ۱۳۹۴ که در نهایت با امضای برجام در انتهای دیماه، روزهای مثبت و سبز بازار جایگزین روزهای منفی و قرمز بازار شدند و رالی صعودی ۳۵ درصدی بازار از ابتدای بهمن تا اوایل فروردین ۹۵ ادامه داشت ولیکن بازدهی انتهای سال بازار در سال ۹۵ منفی بود. حال آنچه که در ذهن فعالان میگذرد، تکرار آن سناریو است. آیا رویدادهای اقتصادی دی ۹۴ الی مهر ۹۶ تکرار میشود؟ شرایط زیر را در میانمدت و بلندمدت برای اقتصاد کلان و بازار سرمایه کشور متصوریم:
ریشههای نگاه تردیدآمیز سرمایهگذاران به بازار سرمایه در دوران پیشاتوافق
۱- در سالهای پس از بحران اقتصاد جهانی، شاهد ریزش قیمت کالاهای پایه بودیم و این روند تا اواسط سال ۲۰۱۶ ادامه داشت که با دوران ابتدایی برجام همراستا بود. درحالحاضر نیز کاهش نسبی قیمتهای جهانی در آینده نزدیک را محتمل میدانیم ولی انتظار نداریم به سطوح سالهای ۲۰۱۴ الی ۲۰۱۹ بازگردند. انتشار جدیدترین آمار بیکاری ایالات متحده و عملکردی بهتر از پیشبینیها سبب واکنش بانک مرکزی آمریکا شده و علاوه بر افزایش سرعت Tapering، احتمالاً نخستین افزایش نرخبهره در دوران پسا کرونا در ماه مارس شاهد باشیم. معضل انرژی در چند سال آتی، نقش بسزایی در تعیین نرخ کالاهای پایه ایفا خواهد کرد، نرخهای حال حاضر حاملهای انرژی از میانگین بلندمدت خود فاصله زیادی دارند (به ویژه گاز و زغالسنگ) و انتظار داریم نرخ این محصولات در ماههای آتی تعدیل شوند ولی بازگشت به سطوح پیش از کرونا را حداقل برای کوتاه مدت محتمل نمیدانیم. به نظر میرسد یکی از ریسکهای بزرگ بازار، نرخ کالاهای پایه است که در صورت تعدیل آن، میتوان با اطمینان بیشتری از ارزشگذاری شرکتها صحبت کرد.
۲- همانگونه که پیش از این اعلام کردیم، به نتیجه مذاکرات هستهای خوشبین هستیم که خود در بلندمدت میتواند به نفع بازار سرمایه کشور باشد ولی آثار آن در کوتاه مدت احتمالاً به کام بازار خوش نیاید. بایستی منتظر ماند و دید که در صورتی مذاکرات به نتیجه برسد، باز هم شاهد سیاستهای مالی و پولی مشابه سالهای ۹۴ الی ۹۶ (نرخ بهره واقعی بالا، عدم نظارت موثر بانک مرکزی بر موسسات اعتباری و...) خواهیم بود یا از این فرصت برای ترمیم ساختار معیوب مالی و پولی کشور استفاده خواهیم کرد که این امر، خود شاید بزرگترین ریسک بازار سرمایه (و حتی اقتصاد کلان) در بلندمدت باشد.
۳- در خصوص نرخ ارز (به ویژه نرخ نیما)، با توجه به شرایط نقدینگی کشور و عدم عزم جدی برای انضباط مالی در ساختار دولت و مشکلات عدیده در نظام بانکی کشور، احتمالا برای سال ۱۴۰۱ اصلاح جدی نسبت به نقطه فعلی نخواهد داشت. البته نباید از این نکته غافل شد که تثبیت نرخ ارز همانند کاهش نرخ آن برای اقتصاد کشور (با توجه به مشکلات ساختاری آن) ریسک بزرگی محسوب میشود و احتمالا با راهکارهای مرسوم در کشور و بدنه دولت، شاهد رکود و بیماری هلندی در اقتصاد کشور باشیم.
به علل فوق، علیرغم جذابیتهای نسبی بازار، درحالحاضر سرمایهگذاران تمایل آنچنانی به ورود به بازار را ندارند و سرمایهگذاران کنونی هم تا حدی منتظر رفع و حداقل کاهش برخی از این نااطمینانیها هستند (ارزش معاملات پایین موید این موضوع است). انتظار داریم شرایط پساتوافق برای تمامی بازار یکسان نباشد و حداقل بخشی از بازار بتواند خود را از کلیت بازار جدا و بازدهی مناسبی نصیب سرمایهگذاران کند. شاید اکنون بهترین زمان برای انتخاب پرتفوی بهینه باشد. بایستی منتظر ماند و دید.