پشت پرده طرح عوارض صادراتی کالاها
- افزودن به علاقهمندیها
- اشتراکگذاری
- 1 پسندیدن
بورسان: شاخص قیمت غذای فائو به اوج تاریخی رسیده و طبق گزارش سازمان ملل، تعداد افراد در معرض قحطی از ۲۷ میلیون نفر در سال ۲۰۱۹ به بیش از ۴۴ میلیون نفر در سال ۲۰۲۲ میرسد.
شرایط بد آب و هوایی کم بود که جنگ اوکراین با تحریم و بحران انرژی نیز به آن اضافه شد. روسیه و اوکراین مجموعا ۲۹ درصد کل صادرات گندم جهان را تامین میکنند. همین موضوع سبب شده تا قیمت گندم در بازار آتی از کمتر از ۸ دلار در سال ۲۰۲۱ به بیش از ۱۴ دلار نیز برسد.
کشورها در واکنش به این رخدادها به سیاستهای حمایتی پرداختند. اندونزی صادرات روغن پالم رو محدود کرده؛ در مجارستان صادرات تمام غلات ممنوع شد؛ صربستان صادرات گندم، ذرت و روغن پخت و پز را ممنوع کرده؛ مصر صادرات غلات را محدود کرده تا شاید بتواند کمی از اوجگیری قیمت نان یارانهای بکاهد.
در ترکیه صف عجیبی از مردم برای خرید روغن آفتابگردان شکل گرفته و فیلمهای مربوط به قفسه خالی فروشگاهها شبکههای اجتماعی را پر کرده است. سوریه گفته گندم، شکر و روغن پخت و پز را جیرهبندی میکند. دولت در معرض فروپاشی لبنان، فقط برای یک ماه گندم دارد و به دنبال کشورهای دیگری برای واردات گندم است. آرژانتین نیز مالیات خود بر صادرات روغن سویا را افزایش داده است.
مختصصان هشدار میدهند که قیمت بالای غذا میتواند نارآرامیهای بینالمللی را ایجاد کند، همانطور که در دوره بحران مالی ۲۰۰۷-۲۰۰۸ شاهد موج اعتراضات از هائیتی تا بنگلادش بودیم. حتی بهار عربی یک دهه قبل نیز با قیمت بالای غذا جرقه خورد. اکنون نیز نشانههایی از این ناآرامیها دیده میشود. اخیرا اعتصاب مردم عراق را شاهد بودیم. همچنین، اعتراض به گرانی غذا مردم سریلانکا، پاکستان و پرو را به خیابانها کشانده است.
حال این مسائل به داخل ایران نیز نفوذ کرده است. چندی پیش صادرات برخی محصولات غذایی به عراق ممنوع شد و البته مجددا این ممنوعیت لغو شد. وضع عوارض بر صادرات مواد معدنی و فلزی و احتمالا در ادامه سایر کالاها نیز اخیرا بحث اصلی گروههای کارشناسی و ذینفعان شده است.
برخی میگویند عوارض صادراتی منجر به کنترل قیمتها و جلوگیری از کمبود مایحتاج مردم در دوران شوک میشود. مخالفان اما معتقدند این اقدامات اثرات کوتاهمدتی دارد و در میانمدت اتفاقا به تولیدکننده آسیب میزند و نقض غرض تصمیم سیاستگذار است.
طرفداران وضع عوارض تاکید میکنند که مثل همه دنیا باید جلوی خامفروشی را گرفت و مالیات و تعرفه بر مواد خام امری ضروری برای توسعه پاییندست است. حال آنکه مخالفان میگویند در کشوری که از تحریم رنج میبرد و دائما با خروج سرمایه مواجه است، چنین سیاستهایی درآمدهای ارزی را کاهش داده و در نهایت به زیان مردم است.
کدام تفکر عقلایی، در شرایط جنگ اقتصادی، همه چیز را از جمله تجارت را آزاد میگذارد؟ این را موافقان تعرفه و عوارضی میگویند که از نگاه منتقدان، اتفاقا در شرایط جنگی، افسران خود، یعنی تولیدکنندگان را آچمز میکند.
به راستی کدام سیاست صحیح است؟ تامین بازار داخل یا صادرات؛ مساله این است.