نگاهی کلی به صنایع جذاب بورس
- افزودن به علاقهمندیها
- اشتراکگذاری
- 2 پسندیدن
بورسان: همانطور که در گزارش پیشبینی امروز نیز اشاره شد، وضعیت معاملات در صنایع و سهام مختلف، متفاوت دنبال میشود و دلیل اصلی این موضوع نیز در وضعیت گزارشهای مالی شرکتها در فصل بهار و همچنین چشمانداز آتی آنها وجود دارد. در ادامه به بررسی وضعیت کلی برخی از صنایع خواهیم پرداخت تا دید کاملتری را از چشمانداز آینده داشته باشیم.
بانکیهای پرتقاضا پس از دوران کمرمق
پس از سپری شدن یک دوره کم رونق در معاملات گروه بانکی، امروز نمادهای این صنعت با تقاضای قابل توجهی همراه شدهاند. دلیل این موضوع افزایش سودآوری خوب بسیاری از بانکها در فصل بهار نسبت به فصول قبل بوده که در کنار کاهش قیمت زیاد سهام آنها طی ماههای گذشته، نسبت قیمت به درآمد آنها را تا حد جذابی کاهش داده است.
برای مثال بانک ملت در بهار امسال توانسته است که به سود ۴۳ تومانی به ازای هر سهم برسد که باعث میشود تجمیع سود چهار فصل اخیر بانک به ۱۰۹ تومان به ازای هر سهم برسد. این سودآوری (با سرمایه قدیم) در کنار قیمت ۲۷۰ تومانی در تابلوی معاملات، P/E tmm بانک را با سرمایه جدید به حوالی حدود ۳.۲ کاهش داده است.
البته دلیل اصلی احتیاط سهامداران در خرید نمادهای بانکی با وجود جذابیت بالایی که در قیمت دارند، بحث برجام و دستیابی به توافق هستهای است. از آنجایی که بحث مذاکرات به حاشیه رفته و فعلا خبری از توافق در کوتاهمدت به گوش نمیرسد، معاملهگران نیز به آهستگی به سمت این سهام حرکت میکنند.
پتروشیمیهای سبز و قرمز
گروه پتروشیمی امروز بیشترین ارزش معاملات را به خود اختصاص داده است و اگر به تابلوی این صنعت نگاهی بیندازیم، تفاوت رنگها در آن به وضوح دیده میشود. تقریبا از زمستان سال گذشته بود که شرایط برای برخی شرکتهای پتروشیمی سخت شد و پس از آن نیز افزایش هزینهها و کاهش قیمت محصولات در بازارهای جهانی باعث شد که برخی از این شرکتها با چالشهای بسیار زیادی در سودآوری مواجه شوند.
در زمستان سال گذشته افزایش سنگین هزینههای انرژی باعث شد که برخی شرکتها به سمت زیاندهی حرکت کنند. زاگرس که در صدر این مشکلات قرار داشت، از سمت کاهش قیمت سنگین متانول نیز در بازارهای جهانی تاثیر گرفت و پس از آن نیز افزایش قیمت یوتیلیتیها، ضربه بعدی را به این شرکت وارد کرد. در بهار اما با توجه به سقفگذاری قیمت ۵هزار تومان برای نرخ گاز، کمی از هزینههای این شرکت کاسته شد اما هچنان متانول زیر ۳۰۰ دلاری و قیمت بالای یوتیلیتیها این شرکت را اذیت میکند.
در سمت خوشرنگ این گروه میتوان به شپدیس اشاره کرد که در نبود دیگر اورهسازان، سرمایه قابل توجهی را در معاملات امروز به خود جذب کرده است. فروش خوب این شرکت در فصل بهار و شناسایی سود ۱۴۴۵ تومانی به ازای هر سهم، درحالی که در ۶ ماهه سال مالی ۱۴۰۰ تومان سود ساخته بود، باعث شده است که همچنان چشمانداز سودآوری خوبی داشته باشد. قیمت اوره هرچند که از سقفهای خود فاصله گرفته اما همچنان در محدودههای جذابی قرار دارد. نکته مثبت دیگر نیز برای این شرکت و دیگر اورهسازان، مصرف گاز به عنوان خوراک است که هزینههای زیادی را به شرکت تحمیل نمیکند. شپدیس هماکنون P/E ttm زیر ۵ دارد.
فلزات اساسی در نبود بزرگان
گروه فلزات اساسی امروز جزو ضعیفترین صنایع از لحاظ بازدهی هستند و میتوان گفت که اغلب نمادهای آن در محدوده منفی معامله میشوند. طی چند روز گذشته که گزارشهای فصلی شرکتها منتشر شد، عملکردهای متفاوتی از شرکتها مشاهده شد که شاید بتوان گفت اغلب آنها نیز چندان چنگی به دل نمیزد. البته در این میان شرکتهای بزرگ مانند فولاد مبارکه و فملی جهش سودآوریهای خوبی را نسبت به سال گذشته داشتند که اگر امروز بازگشایی میشدند، میتوانستند تقاضای بهتری را به این گروه وارد کنند. اما به طور کلی وضعیت این صنعت نسبت به فصل قبلی ضعیفتر بود.
این شرکتها نیز که در گیر و دار افزایش سنگین هزینههای تولید بودند، طی دو ماه گذشته کاهش قیمت شدیدی را نیز برای محصولاتشان در بازارهای تجربه کردند تا سودآوری و حاشیه سود آنها شرایط مطلوبی را دنبال نکنند.
البته این گروه همچنان در قیمتهای کنونی جزو صنایع ارزنده و جذاب بازار محسوب میشوند. برای مثال فولاد مبارکه در صورت تکرار سودآوری سال قبل در سال جاری (که با احتمال بالایی فراتر از آن نیز خواهد بود) و با فرض تقسیم سود ۵۰ درصدی در مجمع، با قیمت ۹۶۰ تومان بازگشایی میشود تا P/E آیندهنگر این سهم به حوالی ۳.۷ برسد. P/E فملی نیز با همین فرضیات، حوالی ۴.۴ ارزیابی میشود.
غذاییها در انتظار گزارشهای تابستان
گروه غذایی نیز یکی از گروههایی است مدتهاست به دلیل حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی مورد توجه بازار قرار گرفته و نوسانات زیادی را نیز در این مدت تجربه کرده است.
تا قبل از انتشار صورتهای مالی بهار برای شرکتهای غذایی، صحبتهای ضد و نقیضی از افزایش سودآوری این شرکتها در ابهام افزایش نرخ و افزایش هزینههای تولید به گوش میرسید. به هرحال با نگاهی به گزارش برخی از این نمادها، به نظر میرسد که ترازو به سمت افزایش نرخها سنگینی کرده و این شرکتها موفق شدهاند با افزایش سودآوری و حاشیه سود روبرو شوند. برای مثال میتوان به گزارش غمینو اشاره کرد که در بهار سود ۳۰ تومانی به ازای هر سهم با حاشیه سود ناخالص ۴۳ درصد داشته درحالی که در زمستان ۱۷ تومان با حاشیه سود ناخالص ۳۱۰ درصد داشته است. غصینو و غپینو نیز شرایط یکسانی را دنبال کردهاند.
نکته قابل توجه در گزارشهای برخی از این شرکتها این است که افزایش نرخ دریافتی تقریبا از اواخر اردیبهشت اعمال شد و برخی از مواد اولیه شرکتها نیز با قیمت قبل از افزایشها برای تولید محصولات استفاده شده بودند از این روز گزارش فصل تابستان این شرکتها از اهمیت بالایی برخوردار است تا بتوان به صورت دقیقتری به بررسی وضعیت آنها پرداخت. نکته دیگر نیز احتمال کاهش حاشیه سود در کنار افزایش سودآوری است که میتواند در بلندمدت درآمد واقعی شرکتها را با چالش مواجه کند، اتفاقی که در گزارش بهار نماد غکورش دیده میشود.