جواد یارجانی، مدیرکل اسبق امور اوپک وزارت نفت در گفتوگو با «بورسان» اعلام کرد
دستور کار نفت و گاز ایران پس از احیای برجام
- افزودن به علاقهمندیها
- اشتراکگذاری
- 1 پسندیدن
بورسان- شکوفه حبیبزاده: هنوز هم رایزنیها برای احیای برجام ادامه دارد. هرچند هنوز هم نتیجه روشن نیست، اما آنگونه که روایت میشود همه کشورها خط پایان را میبینند و همه چیز به مویی بند است. حالا فرض کنیم که برجام احیا شد، آیا ایران آمادگی همکاریهای بینالمللی و بازگشت به بازار نفت که مهمترین بخش درآمدزایی دولت است را دارد؟ همین چندوقت پیش جواد اوجی، وزیر نفت در حساب توییتری خود از امضای بیش از ۴۵ قرارداد و تفاهمنامه به ارزش ۱۵.۶ میلیارد دلار در ۶ ماه نخست دولت سیزدهم خبر داد. موضوعی که البته حرف و حدیث درباره آن زیاد است و هرچند نام شرکتهایی که با آنها قرارداد امضا شده علنی نشده، اما نام برخی شرکتها مانند فولاد مبارکه که تجربهای در این صنعت ندارد شنیده شده است. باتوجه به نگاه دولت سیزدهم به شرکتهای داخلی، نگرانی از بابت اینکه آیا سرمایهگذاری خارجی در این صنعت به حاشیه میرود، هنوز هم وجود دارد. عراق در همین نزدیکی توانسته قراردادی ۲۷ میلیارد دلاری در حوزه انرژی با توتال امضا کند؛ همان شرکتی که با خروج ترامپ از برجام از ایران خارج شد و همان روزها که به ایران آمده بود، با مواجهههای سرسختی از سوی برخی گروههای داخلی روبرو شده بود. حالا ایران قصد دارد با کدام زره به میدان نبرد و رقابت برود؟ با شرکتهایی که در حوزه فناوری و تکنولوژی زبانزد هستند یا تنها با شرکتهایی که در دوران تحریم، آموزش دیدهاند و هنوز به سبب تحریمها دسترسی به فناوریهای نوین را ندارند؟ به نظر همکاری این دو بخش، بهترین گزینه است، اما آیا برنامهای مدون برای نخستین روزهای پس از تحریم در ایران وجود دارد؟ جواد یارجانی، کارشناس ارشد حوزه نفت و مدیرکل اسبق امور اوپک وزارت نفت در گفتوگو با بورسان از ضرورت جذب سرمایهگذاری خارجی در بدو رفع تحریمها بهویژه در دو بخش میادین مشترک و آبهای عمیق میگوید.

در حال حاضر زنگ آمادهباش برای احیای برجام به صدا درآمده اما خبر میرسد که در داخل کشور بسیاری قراردادها با شرکتهای داخلی که بعضا تخصصی در این صنایع ندارند، منعقد شده است و گویا نااطمینانی به شرکای خارجی بسیار بالا رفته. آیا تلاش ازسوی برخی همسایگان در بیرون از کشور و همچنین برخی گروهها در داخل کشور برای عدم همکاری خارجی در صنعت نفت و گاز در اوایل انقلاب هم وجود داشت؟
نفت در طول سالیان باوجود آنکه در برخی موارد بهعنوان نقمت یاد شده، اما نقش موتور را در اقتصاد ایران ایفا کرده است. چه قبل چه بعد از انقلاب به علت بالارفتن یکباره قیمت نفت و مسائل بینالمللی، درآمد سرشاری کسب کردیم و ناگهان بسیار خرج کردهایم، اما نه تنها مشکل اقتصادمان را حل نشد که بر مشکلاتمان بهصورت بلندمدت اضافه کردیم. با این حال باید بهصورت پیشفرض قبول کنیم که اهمیت صنعت نفت در اقتصاد و سیاست ما کم نیست. در نتیجه رسیدگی به این صنعت و اینکه این صنعت را نه تنها سرپا نگهداریم، بلکه با توجه به ذخایر نفت و گاز که در مجموع در دنیا اول هستیم، به جایگاه اصلیمان برسیم.
پس از انقلاب موانع بسیاری سبب شد تا بتوانیم بهصورت ویژه به این صنعت بپردازیم که تحریم در آن نقش قابل توجهی داشت. با این در مقاطعی که مانعی بر سر راه نبود، با استفاده از تواناییها و ایجاد روشهای مختلف و متنوع، نه تنها صنعت بعد از جنگ را بازسازی کردیم، بلکه در برههای از زمان توانستیم تولیدمان را به ۴.۲ میلیون بشکه در روز برسانیم که آن زمان من مدیرکل امور اوپک بودم و برای گزارش کردن این مقدار از تولید با اوپک مشکل داشتیم چون سهمیهمان کمتر بود. در نتیجه به مقامات گفتیم که رقم را طوری اعلام کنند که با مصوبات اوپک در تضاد نباشد، اما میدانیم که در برهههایی به تولید قبل از انقلاب با اختلاف ۱.۵ یا ۲ میلیون بشکهای نزدیک شدیم.
تولید نزدیک به شش میلیون قبل از انقلاب با استفاده از بزرگترین شرکتهای نفتی دنیا بود که آن زمان فعال بودند و همینطور در برخی قراردادها که در آبهای خلیج فارس بود، موفق به انعقاد قراردادهای خیلی پیشرفته شده بودیم که سهم ما را تا ۷۵درصد بالا میبرد و به این صورت تکنولوژی هم وارد میشد و توان تولید ما به نزدیک ۶ میلیون بشکه رسیده بود و صادرات خیلی بزرگ بود. متأسفانه به دلیل اینکه نتوانستیم از این موقعیت استفاده کنیم و پول زیاد باعث شد مسئله متوازن بودن توسعه اقتصادی با توسعه سیاسی اتفاق نیفتد، شرایط طوری رقم خورد که انقلاب رخ داد و در بحبوحه اعتصابات، تولید ایران و حضور نفت ایران در بازارها قبل از پیروزی انقلاب به نزدیک صفر رسید و بعد از انقلاب هم که قرار شد تولید شروع شود، کسانی که در دولتهای اولیه انقلاب حضور داشتند عمیقا معتقد بودند باید نفت را برای نسلهای بعدی حفظ کرده و نباید تولیدمان را به میزان قبل از انقلاب برسانیم. در حالی که الان همان افراد میدانند این تفکر درست نبود چون به محض اینکه شما سهمتان را کم کردیم، دیگران جای ما را گرفتند. همیشه گفتهام بهترین کار آن است که ثروت زیر زمین که بهصورت خدادادی به ما داده شده (نفت یا گاز) را به ثروت روی زمین تبدیل کنیم.
ما همیشه در همسایگیمان دشمنان سیاسی داشتیم که هدفشان تخریب صنعت نفت بود. در واقع تحریمها از همان ابتدا صنعت نفت را نشانه رفته بودند. اولین تلاشها برای اینکه شرایط را عادی کنیم، همکاری با شرکتهای توانمند در فناوریهای این صنعت بود. ایران اولین مذاکرات خود را در زمان کلینتون به شرکت آمریکایی کونکو آغاز کرد که تا عقد قرارداد هم پیش رفت. به قول مقامات کونکو، وزارت خارجه آمریکا در جریان بود و چراغ سبز داده بود و این مذاکرات مدت طولانی در جریان بود، اما در نهایت به سرانجام نرسید، زیرا اولا رقابتهای سیاسی بین دو حزب آمریکا یعنی بین کلینتون از دموکراتها و دوماتو که از حزب جمهوریخواه بود و تلاش میکرد تحریمهای بیشتری اعمال کند و همینطور به این خاطر که شرکت کونکو زیرمجموعه دوپانت بود که شرکت بزرگ انرژی و شیمیایی آمریکایی است که در هیات مدیرهاش از طرفداران اسرائیل حضور داشتند، سبب شد تا این قرارداد به نتیجه نرسد. بعد از تلاش شرکتهای آمریکایی برای حضور در صنعت نفت ایران، اروپاییها محکم ایستادند و گفتند هر شرکت اروپایی که به این تحریمهای فرامزی آمریکا گردن بگذارد را محکوم میکنیم و علیه این تحریمها اطلاعیه دادند و توتال از آن فرصت استفاده کرد و توانست در ایران یک قرارداد را اجرا کند. مخالفان زیادی داشت، ولی همینها قدم به قدم باعث شد تولید ما به ۴.۲ میلیون بشکه در روز برسد.
اشاره کردید به گروههایی که معتقد بودند همه کارها را باید خودمان انجام دهیم و به نظر این نگاه اکنون تقویت شده است. آیا این نگاه میتواند منجر به توسعه در صنعت نفت و گاز شود؟
پس از آنکه قیمتهای نفت خیلی بالا رفت و درآمد سرشاری در دولت نهم و دهم به دست آمد، فرصتی بود که میشد در برخی رشتهها پول را سرمایهگذاری کنیم که روزهای سخت را بتوانیم راحتتر پشت سر بگذاریم. آن زمان خیلیها اصرار داشتند باید توان تولیدمان را حتی بالاتر از ۴.۲ میلیون بشکه در روز ببریم، زیرا قدرت در داخل اوپک، توان تولید است. یک عده میگفتند همه کارها را خودمان میتوانیم. البته خیلی جاها تواناییهایی حاصل شده بود، اما در برخی زمینهها حتما باید با همکاری و تعامل با شرکتهای دیگر این توان تولید را افزایش داد، چون تحریم را سختتر میکند. اکنون روسیه پس از از فروپاشی شوروی توانست تولید خود را از نزدیک ۶ میلیون بشکه در روز حتی تا حدود ۱۱ میلیون بشکه هم برساند. روسها با استفاده از تعاملاتی که در زمینه بینالمللی داشتند و خود هم صاحب تکنولوژی بودند، در زمینه نفت و گاز از افراد شاخص کمک گرفتند. روسیه این کار را هم کرد و توان تولید خود را به جایی رساند که فقط صحبت از تحریم روسیه، قیمت نفت را تا این میزان بالا برد. روسیه با درایت در طول سالهای قبل توانست این موقعیت را برای خود فراهم کند و شرکتهای نفتیای را ایجاد کرد که در سطح بینالمللی سرشناس شدند که شرکت روسنفت و لوکاویل ازجمله آنها هستند. لوکاویل، ولفگانگ شوسل، صدراعظم سابق اتریش را به استخدام خود درآورد و روسنفت هم گرهارد شرودر، صدراعظم اسبق آلمان را استخدام کرد تا بتواند توان حضور در اروپا را بالا ببرد. شرودر مشاور پوتین شده بود و خیلی هم مورد انتقاد بود، ولی خط لوله نورد استریم ۱ در زمان همکاری او افتتاح شد که برای آمریکا خیلی سنگین بود ببیند آلمان بزرگترین اقتصاد اروپا، در زمینه گاز پیش رود. در آمریکا از زمان ریگان وقتی مسئله صدور گاز شوروی به اروپا از خط لوله مطرح شده بود، مخالف بودند چون میدانستند به اروپا استقلال میدهد. بنابراین باید بپذیریم که صنعت نفت انقدر بزرگ است و اهمیت دارد که هرچه در این زمینه سرمایهگذاری کنیم و پیش برویم باز هم کم است، چون عملا میدانیم به خودمان برمیگردد و شرایط اقتصادیمان را به شرطی که در خرج کردن رعایت داشته باشیم عوض خواهد کرد.
این نگاه را در وزارت نفت کنونی میبینید؟
وزارت نفت یک وزارتخانه حیاتی و مهم از نظر درآمد و امنیت ملی است. وزیر فعلی حداقل از درون نیازهای وزارت نفت است و قطعا شرکتهای تابعهاش باخبر است. من اطلاعی از جزئیات و نوع شرکتهایی که در داخل کشور قرارداد همکاری منعقد کردهاند، ندارم اما قطعا میخواهند که این شرکتها موفق شوند. در سطوحی شاید تخصصهای پیشرفته لازم نداشته باشیم. نیازهایی که الان برای بازسازیهای نه چندان پیچیده لازم است، شاید برخی شرکتها بتوانند با تقویت خودشان موفق به انجام این کار شوند و باید به دنبال این باشیم که مقدمات اولیه را انجام دهیم که بتوانیم قدمهای بعدی را برداریم. اما در همین زمان و در آستانه رفع تحریمها باید برنامهمان کاملا برای اینکه بتوانیم سهم خود را از بازار نفت بگیریم، هماهنگ باشد.
اما آیا به این تفاهم و جمعبندی در سطح بالای کشور رسیدهایم که نیاز داریم در مقایسه با رقبا، توان تولید خود را بالا ببریم؟
باید پیش از رفع تحریمها در سطوح بالا به این جمعبندی برسند. در برخی زمینهها به تکنولوژی بالا احتیاج داریم که تنها با سرمایهگذاری خارجی ممکن است. ازطرفی باید قدمهای محکمی در زمینه کنترل مصرف برداریم. برای این کار، باید از الان برنامه مدون چگونگی رسیدن به آن اهداف را داشته باشیم و زمانبندی کنیم. مخصوصا باید توجه داشته باشیم که نمیتوان با یک نوع قرارداد کار را پیش برد، زیرا در برخی بخشها بهویژه در آبهای عمیقتر کار بسیار سخت است و برای ما اهمیت حیاتی دارد که توانایی خود را در این بخشها افزایش دهیم. الان سرمایه و زمان نداریم و طول میکشد تکنولوژی را کاملا به دست بیاوریم. بنابراین باید در نظر بگیریم که چطور قرار است از این محدودیتها خودمان را زودتر به اهدافی که داریم برسانیم. تصور من این است باید اولویت تنوع روشها را داشته باشیم. از همه مهمتر زمانی است که به مخازن مشترک میرسیم. در این سالها در مقابل تولید ابوظبی، در مقایسه با عربستان مسیرهای متفاونی را رفتهایم. میادین مشترکی که با امارات یا عراق است را که نگاه کنیم درخواهیم یافت که آنها بسیار از ما پیشی گرفتهاند.
به نکته خوبی اشاره کردید. اخیرا توتال ۲۷میلیارد دلار پروژه در عرصههای مختلف انرژی در عراق منعقد کرده است و همین شرکت بهواسطه خروج آمریکا از برجام، ایران را ترک کرد. آیا ممکن است توتال یا دیگر شرکتهای بزرگ، بار دیگر به ایران بازگردند؟
به هر حال کشورهای دیگر تکنولوژیهای روز را میآورند و چندین برابر استفاده میکنند و برخی ممکن است بگویند اینها به مخزن صدمه میزنند. فراموش نکنیم فرصتها مثل ابرهای بهاری است و باید در این ۴۰ سال یاد گرفته باشیم که چطور عقب ماندهایم. ما نمیخواهیم جایگزین کسی شویم. اینطور نیست که بگوییم شاید روسیه بخواهد از اروپا خارج شود و ما جای روسیه را بگیریم. قبل از تحریمهای زمان اوباما، ۶۰۰ تا ۸۰۰ هزار بشکه نفت به اروپا صادر میکردیم و به زور بیرونمان کردند. باید از عملکرد رقبمایمان درس بگیریم. باید اولویتها را تقسیم کنیم تا به جایگاه خودمان برسیم. از ذخایر به این عظمت استفاده میکنیم، انشاالله از موقعیت مصرفکننده بزرگ گاز پایین میآییم، ولی باید بدانیم فرصتها میآیند و میروند و برخی سنگاندازیها هم وجود دارد. اگر پروژههای نفتیمان را با سرعت بیشتر، با سرمایهگذاری خارجی پیش نبریم، فرصتها به سرعت از دست میروند، اما این همکاریها نباید فقط محدود به چین باشد. چین موقعیت ممتازی دارد و آنها علاقه دارند که این کار را بکنند، اما بدانیم دیگران هم تواناییهای دیگری دارند و میتوانند پروژههای نفتی و غیرنفتی را اجرا کنند. زمانیکه تحریمها نباشد خیلی از کشورها هستند که میخواهند با ما کار کنند. باید برنامهمان آماده باشد تا بعد از امضای تحریمها، آمادگی داشته باشیم که به سرعت قراردادها را منعقد کنیم. عراق را فراموش نکنیم که با وجود ناامنیها و با شرایط خیلی سخت، شرکتهای متنوع روسی، چینی، اروپایی و ... را جذب کرد و عراق توانست تولیدش را به بیش از ۴.۵ میلیون بشکه در روز برساند. حق ایران است که هرچه زودتر به آن توان برسد. بهخصوص میادینی که مخازن مشترک دارند و بخشهایی مانند آبهای عمیق که برداشت از آنها بسیار دشوار است. بنابراین باید اهدافمان کاملا مشخص باشد.
باید قبول کنیم نفت صنعتی است بینالمللی، بهخصوص در برخی زمینهها دائما در حال تنوع و تغییر است و اگر به این نتیجه نرسیم و اصرار کنیم همه کارها را به تنهایی میتوانیم انجام دهیم، قطعا عقب خواهیم ماند. به تجربه روسیه اشاره کردم که به خاطر همکاریهای بینالمللی در زمینه نفت و گاز، اکنون به سختی تحت تأثیر تحریم قرار میگیرد. قرار نیست فقط شرکتهای خارجی را دعوت به همکاری کنیم. اکنون بسیاری از شرکتهای داخلی توانمندیهای لازم را کسب کردهاند، اما قرار نیست صفر و ۱۰۰ باشد و میتوان از هر دو ظرفیت استفاده کرد.
حضور کنسرسیومهای بانکی در سرمایهگذاری نفت و گاز را چقدر موفق میدانید؟
بانکها میتوانند نقش عمدهای بازی کنند. در آمریکا بزرگترین تأمینکننده منابع مالی شیل اویل، بانکها هستند که با تخصص بالا پروژه را میگیرند و منابع آن را تأمین میکنند. اگر این کار انجام شود به نظر من اشکالی ندارد. البته معمولا ممکن است نیتها خیر باشد، اما در عمل اینطور نباشد ولی باید در این زمینه تلاش کرد، چون مهم است که منابع بانکی کجاها صرف میشود. خیلی بهتر از این است که پولهای موجود در بانکها صرف ساختن مالها شود.