فرصت برجامی ایران پس از سفر بایدن

فرصت برجامی ایران پس از سفر بایدن
  • افزودن به علاقه‌مندی‌ها
  • اشتراک‌گذاری
  • 1 پسندیدن
دستاورد سفر بایدن به منطقه برای سعودی‌ها «تقریبا هیچ» بود. اکنون دستگاه سیاست‌خارجی ایران باید از فرصت ناامیدی اعراب از آمریکا استفاده کرده و ضمن پیشبرد مذاکرات منطقه‌ای با عربستان، مذاکرات مهم برجام را نیز به نتیجه رسانده و منافع خود در این توافق را به حداکثر برساند.

بورسان - احسان ابطحی : سفر جو بایدن، رییس‌جمهور ایالات‌متحده به منطقه خاورمیانه را می توان از چند زاویه مورد تحلیل قرار داد. تلاش برای ایجاد یک ائتلاف ضد ایرانی با محوریت اعراب و اسراییل، اطمینان از تامین امنیت انتقال انرژی از خاورمیانه و درخواست از ریاض برای افزایش عرضه نفت در میانه بحران اوکراین و تلاش برای کاهش قیمت ‌انرژی در جهان از مهم‌ترین اهداف سفر بایدن به خاورمیانه بود.

اما اگر پویایی‌های نظام بین‌الملل را در قالب یک ابر روند، یا Mega Trend که از سال ۲۰۱۵ و دوران ریاست‌جمهوری باراک اوباما آغاز شده‌است، مورد بررسی قرار دهیم، باید به این نتیجه رسید که هدف اصلی سفر بایدن، ممانعت از نفوذ چین در منطقه و مهار این کشور بود. بایدن در این سفر تلاش کرد تا از متحدان سنتی خود در منطقه بخواهد، در این رقابت بزرگ به سمت چین متمایل نشوند. دقیقا به همین دلیل بود که جو بایدن – با علم به عدم تمایل پکن برای حضور نظامی در منطقه- در سخنانی تاکید کرد آمریکا اجازه نخواهد داد در خاورمیانه خلائی ایجاد شود که چین، روسیه و ایران آن را پر کنند.

در این میان، و در شرایطی که به باور ساختار سیاسی مستقر در واشنگتن، دیگر تهدیدی حیاتی و مستقیم علیه منافع آمریکا در خاورمیانه وجود ندارد، و این کشور دیگر نیازی به نفت این منطقه ندارد، این احتمال وجود داشت که کشورهای عربی که به تازگی در صدد گسترش روابط خود با پکن هستند، از چین برای پر کردن خلا آمریکا در غرب آسیا استفاده کنند. اما واقعیت آن است که دست‌کم در شرایط کنونی پکن علاقه‌ای به حضور امنیتی-نظامی در خاورمیانه ندارد. از سوی دیگر از زمان روی کار آمدن محمد بن سلمان، قوه عاقله این کشور به خصوص در سیاست‌خارجی به سرعت رو به زوال گذاشته است و بی‌تردید دستگاه سیاست‌خارجی این کشور نیز بی‌تجربه‌تر از آن است که بتواند بین واشنگتن و پکن موازنه ایجاد کند و یا از چین اهرمی برای تحت فشار قرار دادن آمریکا بسازد.

ازسوی دیگر، اعراب، پیش از سفر بایدن به منطقه به شدت امیدوار بودند که ایالات‌متحده تضمینی محکم برای حمایت از آنان در برابر آنچه «تهدید ایران» توصیف می‌کنند ارائه دهد، اما بایدن حاضر به چنین اقدامی نشد و نشان داد که تصمیم واشنگتن برای عدم دخالت مستقیم در رقابت میان بازیگران منطقه‌ای تصمیمی قاطع و غیر‌قابل تغییر است.

دقیقا به همین دلیل بود که بلافاصله پس از دیدار‌های دیپلماتیک بایدن با مقامات سعودی در ریاض، وزیر امور خارجه عربستان در اظهار‌نظری غیرقابل انتظار گفت:«دستمان به سوی ایران دراز است.» و اضافه کرد که «هیچ برنامه‌ای برای ایجاد ائتلاف نظامی با تل آویو وجود ندارد و اگر هم وجود داشته باشد، عربستان به آن نخواهد پیوست. او همچنین مذاکرات جاری با ایران را مثبت توصیف کرد.

پیش از او، مقامات دیپلماتیک امارات عربی متحده و همچنین برخی آکادمیسین‌های این کشور تشکیل ائتلاف ضد‌ایرانی را «تحریک‌آمیز» توصیف و تاکید کردند که این کشور به مانند مصر و اردن به هیچ ائتلافی علیه ایران نخواهد پیوست و حتی آماده اعزام سفیر به تهران است.

در آمریکا نیز، جناح چپ‌گرای حزب دموکرات به شدت از دیدار بایدن با محمد بن ‌سلمان به دلیل قتل جمال قاشقچی انتقاد کرد، اگرچه رییس‌جمهور ایالات‌متحده تلاش کرد پاسخ این انتقاد‌ها را با برخوردی سرد با ولیعهد سعودی بدهد و پس از دیدار با او به خبرنگاران گفت که به بن سلمان گفته‌است که او را مسئول قتل قاشقچی می‌داند. این برخورد نیز شکستی دیگر برای سعودی‌ها به شمار می‌رود که امید داشتند در جریان این سفر بتوانند نظر بایدن که روزی آنان را دولتی منفور خوانده بود تغییر دهند.

در اسراییل نیز بایدن حاضر نشد از تهاجم نظامی به ایران سخن بگوید و ضمن تاکید بر ادامه تلاش‌ها برای احیای برجام تنها به ذکر این جمله اکتفا کرد که «گزینه نظامی باید آخرین گزینه باشد.» این موضع، به شدت خشم مقامات تل آویو را برانگیخت. این مقامات تاکید کردند که بدون وجود یک گزینه نظامی معنادار و معتبر، امکان مهار آنچه بلندپروازی‌های تهران توصیف می‌کنند وجود ندارد.

با این تفاسیر به نظر می‌رسد تنها هدف بایدن از سفر به منطقه، فشار بر عربستان برای افزایش عرضه نفت به جهان در میانه بحران اوکراین و تلاش برای کاهش قیمت‌های انرژی بود.

اقدامات دیگر او از جمله پرواز مستقیم از تل آویو به جده – پروازی که برای اولین بار انجام شد- و فروش «لیزرهای ضد پهپادی» به اسراییل، تنها اقداماتی نمایشی بود که تغییری در ژئوپولیتیک خاورمیانه ایجاد نخواهد کرد. تلاش واشنگتن برای نزدیک کردن تل آویو و ریاض نیز تاحدود زیادی ناکام ماند و مقامات سعودی اعلام کردند تا بازگشت اسراییل به پشت مرزهای سال ۱۹۶۷ و ایجاد دولت مستقل فلسطینی اسراییل را به رسمیت نخواهند شناخت.

به این ترتیب می‌توان این نتیجه رسید که دستاورد سفر بایدن به منطقه برای سعودی‌ها «تقریبا هیچ» بود.

اکنون دستگاه سیاست‌خارجی ایران باید از فرصت ناامیدی اعراب از آمریکا استفاده کرده و ضمن پیشبرد مذاکرات منطقه‌ای با عربستان، مذاکرات مهم برجام را نیز به نتیجه رسانده و منافع خود در این توافق را به حداکثر برساند.

اخبار مرتبط
پیشنهاد سردبیر