تداوم نگرانیها برای توسعه تنها بندر اقیانوسی ایران
حکومت طالبان برای چابهار چه خطراتی دارد؟
- افزودن به علاقهمندیها
- اشتراکگذاری
- 3 پسندیدن
بورسان : چابهار که بهعنوان چهارراه ملل معروف بود در چند سال اخیر مورد توجه ویژه ایران و کشورهای منطقه قرار گرفت. بهنحویکه هندوستان برای رقابت با چین در گوادر، وارد میدان سرمایهگذاری در چابهار شد و باوجود تحریمهای بینالمللی بهصورت کامل آنجا را ترک نکرد. اهمیت این منطقه برای آمریکا بهعنوان متحد هندوستان تاجایی بالا بود که این بندر را بارها از تحریمهای خود معاف کرد.
از سویی نیاز افغانستان به بندر چابهار بهعنوان تنها راه دسترسی به آبهای آزاد و کاهش نیاز این کشور به پاکستان نیز درخورد توجه است که همین امر نیز سبب شد تا هندوستان برای چندبار از مسیر چابهار به افغانستان کالا ارسال کند.
با این حال نگاه هند به بندر چابهار بسیار فراتر از کشور افغانستان است و در تلاش است تا از طریق چابهار و اتصال این بندر به راهآهن تا آسیای میانه، بازار هند در این منطقه را رونق بخشد.
هند، افغانستانِ طالبانی را از پروژه چابهار، حذف کرد
در این میان خبر رسیده منابع موثق در وزارت خارجه هند صریحا اعلام کردند که افغانستان تحت رهبری طالبان از گروه همکاری چهارجانبه هند، ایران و ازبکستان برای استفاده از منطقه آزاد چابهار کنار گذاشته خواهد شد. به عبارت دیگر، دهلی نو، عملا کابل را از این گروه چهارجانبه، اخراج کرده است.
به گزارش چابهار تایمز، طی هفتههای گذشته، دولت نارندرا مودی پیشنهادی را روی میز گذاشت که بر اساس آن، ایران، هند، افغانستان و ازبکستان در یک دورهمی چهار جانبه، مسائل و مشکلات موجود را حل و فصل کنند.
به نظر میرسد با قدرت گرفتن طالبان در افغانستان و نزدیک شدن کابل به اسلامآباد، توسعه بندر گوادر بهعنوان رقیب چابهار، در دستور کار قرار بگیرد و دهلی نو عملا از پل ارتباطی چابهار برای رسیدن به تاشکند، عشق آباد، نورسلطان و … استفاده کند.

حالا با حضور و سلطه طالبان بر افغانستان و نزدیکی طالبان به پاکستان، این نگرانی پررنگ شده که چابهار، احتمالا رونق خود را از دست بدهد و افغانستان به سمت چین و پاکستان متمایل شود. در چنین شرایطی راهحل ایران چه میتواند باشد؟
یکی از راهکارهای پیشنهادی، ایجاد توافقنامه 5جانبه ایران، هندوستان، پاکستان، چین و افغانستان بر اساس یک مدل همسایگی و منطقهای با تکیه بر مشترکات است تا رقابتها دو کشور چین و هند را در گاههای بعدی بتوان مرتفع کرد و نفس چابهار را تازه نگاه داشت.

همکاری افغانستان و پاکستان و احتمال حذف ایران
بهروز آقایی، مدیرکل بنادر و دریانوردی سیستان و بلوچستان در گفتوگو با «بورسان» در این باره میگوید: «طالبان گروهی سازمانیافته از قوم پشتون در افغانستان هستند که قرابت بسیاری با پشتونهای پاکستان دارند. با تسلط طالبان بر افغانستان، به نظر میرسد که سطح تعاملات این دو کشور در مسیر رونق همکاریها قرار میگیرد. این نکته حائز اهمیت است که هماهنگ و توانمند بودن دو همسایه شرقی، ازین جهت که باعث تقویت مشترکات تجاری و تلاش برای برقراری امنیت مرزهای مشترک دو کشور میشود، مطمئناً در امنیت مرزهای شرقی ایران تاثیر مثبتی خواهد داشت. البته مشروط به اینکه سیاست دولتهای حاکم مبتنی بر تنشزدایی و منافع مشترک مرزی و اقتصادی باشد.»
آقایی درباره آسیب احتمالی حضور طالبان به ترانزیت کالا به افغانستان از طریق چابهار میافزاید: «بهنظر میرسد دو کشور افغانستان و پاکستان برای افزایش مراودات تجاری علیالخصوص ترانزیت، صادرات و رفع نیازهای تجاری تلاش خواهند کرد، موضوعی که میتواند بر فرصتهای تجاری ایران در افغانستان تأثیر منفی داشته و تجارت را محدود به بازارچههای مرزی کند. بهویژه کاهش کالاهای ترانزیتی از طریق مرزهای ایران به افغانستان و کاهش صادرات که منجر به از دست دادن بازار 30 میلیون نفری ایران در افغانستان خواهد شد. بنابراین دور از ذهن نخواهد بود که افغانستان به تجارت از طریق بنادرکراچی و گوادر بیشتر رغبت نشان دهد.»
چین، افغانستان را همپیمان خواهد کرد؟
او از زاویه دیگری نیز به ماجرا نگاه کرده و پای چین را به میان میآورد: «از سویی حاکم شدن طالبان در امنیت سرمایهگذاری چین در گوادر موثر بوده و عملاً باعث نزدیکی دو کشور افغانستان و چین با یکدیگر میشود. البته عدم استقبال ساکنین ایالت بلوچستان از سیاستهای دولت مرکزی پاکستان موضوعی هست که در این مقال نخواهد گنجید. بنابراین کشورهای چین، پاکستان و افغانستان مطمئناً در آینده بهعنوان سه کشوری خواهند بود که مبادلات اقتصادی را از طریق بنادر پاکستان، چین و مرزهای خشکی گسترش خواهند داد و نتیجه آن، کمتحرکی توافقنامه ایران، هند و افغانستان در ضلع افغانستان و شاید تبدیل به توافق دو جانبه ایران و هند شود.»
ایجاد توافقنامه 5 جانبه برای عبور از بحران
مدیرکل بنادر و دریانوردی سیستانوبلوچستان برای برونرفت از این بحران، راهحلی ارائه میدهد: «برای برونرفت از این بحران، بهترین حالت برای کشور ما درصورتیکه توافقنامه چین و پاکستان، مهمان جدیدی مانند افغانستان داشته باشد، ایجاد توافقنامه 5 جانبه ایران، هندوستان، پاکستان، چین و افغانستان بر اساس یک مدل همسایگی و منطقهای با تکیه بر مشترکات است تا در سایه این توافقنامه اختلافات بین کشورهای عضو علیالخصوص چین و هندوستان در گامهای بعدی حل و فصل شود.»
تأمین کالاهای اساسی افغانستان به پاکستان و چین واگذار میشود؟
آقایی در ادامه با اشاره به اینکه طالبان یک گروه مذهبی و نا آشنا با مولفههای تجارت هستند، تصریح میکند: «حداقل در سالهای آغازین حکومت بر افغانستان در تجارت جهانی و ترانزیتی فاقد علم اقتصاد، تجربه و ناآشنا با دیوانسالاری، قوانین و مقرارت، واردات و صادرات خواهند بود که با توجه به مهاجرت تجار و صاحبان پول و ثروت، آینده تجارت این کشور خصوصا در تأمین کالاهای اساسی و مورد نیاز در کوتاهمدت غالباً به تجار پاکستانی و چینی واگذار خواهد شد که این چسبندگی تا سالیان طولانی حاکم خواهد بود.»
دو پیامد حضور طالبان در افغانستان برای ایران
او پیامد این اتفاق را برای ایران ناگوار میداند: «این اتفاق، دو نکته منفی و خسارت را برای ایران به دنبال خواهد داشت. اولاً تجارت در افغانستان به تجار پاکستان و چین سپرده میشود که مطمئناً سهم صادرات ایران به افغانستان و انتقال کالاهای ترانزیتی کاهش خواهد یافت که در نتیجه در صورت تداوم تحریمهای ظالمانه آمریکا، محدودیتهای واردات ارز از طریق افغانستان بهعنوان یکی از درگاههای ارز آوری دچار اختلال خواهد شد. ثانیاً با ممنوعیت ترکیه برای مهاجرین افغانستان، ایران بهعنوان کشور همزبان و مسلمان برای مهاجران افغانستان، اگر استقبالی هم نشان ندهد، ولی ناچاراً میبایست آنها را بپذیرد که در نهایت به آمار مهاجرین فاقد حرفه تخصصی افزوده و بازار اشتغال نابسامان ایران را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد.»
او در ادامه میافزاید: «طالبان برای به دست آوردن جایگاه بینالمللی و نشان دادن وجهه مورد قبول جامعه جهانی مطمئناً تا زمان محدودی برای ایجاد تغییر جزئی در نگاه جهانی، به رویههای عرف و تا حدودی قوانین جوامع بینالمللی به ظاهر پایبند خواهد ماند و احتمالاً در زمانی کمتر از یک سال تسویه حسابهای قومیتی، اعمال تفکرات مذهبی و در نهایت چهره افراطیگری خود را نشان خواهد داد که خطرناکترین حالت ممکن این است که کشورهای مخالف سیاستهای راهبردی ایران در منطقه، که امروزه و در آینده بهعنوان شرکای منطقهای و از حامیان طالبان خواهند بود، با اعمال فشار و دامن زدن بر افتراقات ضمن خروج ایران از مراودات اقتصادی با افغانستان و ناامن کردن تجارت با این کشور، باعث تعارض و اختلاف مشابه در حوزههای غیراقتصادی با ایران خواهند شد و دور از ذهن نخواهد بود که به دنبال ناامنی در مرزهای ایران و تسویه حسابهای منطقهای به اقدامات علیه ایران، علیالخصوص در مرزها و درگاههای تجاری مبادرت کنند..»
آینده چابهار با حضور طالبان به مخاطره میافتد
مدیرکل بنادر و دریانوردی سیستانوبلوچستان در ادامه به آثار این اتفاقات بر روند توسعه بندر چابهار اشاره کرده و تصریح میکند: «مطمئناً با وجود شرکای جدید طالبان که میتوان پاکستان، چین و عربستان را بهعنوان اصلیترین آنها ذکر کرد، نمیتوان آیندهای پررونق برای تجارت افغانستان از طریق بنادر ایران متصور شد؛ ضمن این که هند بهعنوان شریک تجاری ایران در سرمایهگذاری بندر چابهار برای ایجاد و دسترسی به بازارهای منطقهای بهویژه CIS افغانستان جایگاه مستحکمی نخواهد داشت. بنابراین قبل از ایجاد شکافهای بیشتر کشور ما در سیاست خارجی با طالبان، میبایست تأمل بیشتری کرده و راهکارها و تدابیر جایگزین را بهجای تعارضات از طریق تسهیلات و ارائه خدمات مطلوب در مرزهای دو کشور پاکستان و افغانستان اجرا و پیادهسازی کرد و همچنین با وابسته کردن منافع ساکنین مرزها به تجارت مرزی از این ظرفیت بهرهگیری کرد که در کارگروههای تجاری- فرهنگی قابل مذاکره خواهد بود.»

کردی: سلطه طالبان اثری بر توسعه چابهار ندارد
با این حال عبدالرحیم کردی، مدیرعامل منطقه آزاد تجاری ـ صنعتی چابهار توقف سرمایهگذاری هند در چابهار بهعنوان پیامد روی کار آمدن طالبان در افغانستان را تأیید نمیکند و میگوید: «حتی در صورت خارج شدن هند از بندر چابهار هم تغییری در روند توسعه این بندر ایجاد نخواهد شد، چراکه سهم هند در توسعه چابهار بسیار کمتر از آن چیزی است که در تبلیغات رسانهای مطرح شده و از طرفی چابهار برای اقتصاد افغانستان ایجاد نشده بلکه این افغانستان است که به چابهار نیاز دارد.»
هند فراتر از افغانستان برنامهریزی کرده است
او با اشاره به برخی خبرهای منتشر شده که گفتهاند چابهار با آمدن طالبان از مسیر توسعه خودش خارج میشود، به رویداد۲۴ گفت: «دو نکته مهم در این بین باید مد نظر قرار بگیرد. اول اینکه شاید افغاستان خیلی خودش را وابسته به چابهار میدانست و رئیسجمهور سابق این کشور هم در مورد نقش چابهار حرفهای زیادی زده باشد، اما مقیاس چابهار فراتر از افغانستان بوده و ما هیچ وقت در چابهار نگاهمان برای توسعه بندر، صرفا به افغانستان نبوده که با تغییر وضعیت در این کشور فکر کنیم چابهار باید متوقف شود. نکته مهم دیگری که باید اضافه کرد این است اگرچه توافق نامه امضا شده بین سه رئیسجمهور هند و ایران و افغانستان بوده، اما هند هم در سرمایهگذاری در بندر چابهار، فقط به افغانستان فکر نمیکند چون حجم مبادلات هند با افغاستان در مقایسه با دیگر شرکای این کشور در آسیای میانه و روسیه قابل قیاس نیست.»
او به نگاه بلندمدت هند به کشورهای آسیای میانه اشاره کرد و افزود: «هند به دنبال تقویت ارتباط با روسیه است و مسیری جز چابهار برای این منظور ندارد؛ بنابراین یکی از هدفهای اقتصادی هند در توسعه چابهار، افعانستان بوده، اما وزنش در مقایسه با بقیه طرفهای تجاری هند به خصوص روسیه ناچیز است.»
کردی تاکید کرد از منظر هند این پروژه قابل توقف نیست؛ اگرچه منافعش با شرایط جدید در افغانستان زیر سوال رفته، منتها نگاه هند از ابتدا صرفا به افغانستان نبوده است.
با اینکه کردی تلاش میکند نگاهی خوشبینانه به ماجرا داشته باشد، اما اغلب تحلیلهای کارشناسی که براساس تحولات اخیر و همچنین محافظهکار بودن هندوستان انجام میگیرد، خطری که در کمین چابهار و توسعه مکران است را گوشزد میکند و شاید بهترین راهحل همانی باشد که مدیرکل بنادر و دریانوردی سیستان و بلوچستان ارائه داد: «ایجاد توافقنامه 5جانبه ایران، هندوستان، پاکستان، چین و افغانستان بر اساس یک مدل همسایگی و منطقهای با تکیه بر مشترکات تا در سایه این توافقنامه اختلافات بین کشورهای عضو علیالخصوص چین و هندوستان در گامهای بعدی حل و فصل شود.»